تو رفتهای در یک شب بارانی
ماندهام در اندوهت زندانی
گم گشته و تنها رو به تباهی
هر نفس هر دم غم و سیاهی
در طوفانت قایقم به گل نشست
با رفتنت غمی بر دل نشست
دیوانهام رویایم از هم گسست
زیر باران دل عاشق شکست
تو رفتهای گلایه از عاشقی
باران اشک در سوگ رازقی
گم در جنون مانده بر دلم داغی
بیفروغ بی تو آشفته حالی
در طوفانت قایقم به گل نشست
با رفتنت غمی بر دل نشست
دیوانهام رویایم از هم گسست
زیر باران دل عاشق شکست
میثم قاضی
جنون