نگاه به تخته
حتی برای یه لحظه
اشتباه محضه
کمه سنّ تو بچه
لب خط لب مرزه
یه راکستارِ خسته
که از هیچی نمیترسه
انگار پاره کرده تسمه
اون منم
بهم گفت قبل رفتنت یه سر ببینمت
اگه رفتی برنگشتی نه دلم نمیشکنه
تنها دوست من سکوته مثل صبح جمعهها
کون لق هر کی که حرف میزنه پشت ما
بدرود عزیزم تا یه دیدارِ دوباره
لبات بینظیر بود نذاشت راه چاره
خدافظ عزیزم اگه این آخرین باره
برام هیچ کی مثلت نمیاد دوباره
چشات منو میده بگ*ا
بغله یکی دیگهای نمیکنی نگاه
هر چی ممنوعست و میخوامش چرا
دردسری سمتتم رفتن اشتباس
میخوام بدنتو فتح کنم قلههاشو
مسیر قلبتو من چون بلدم کل راشو
من توی بطری آبم یه چی ریختم دو سه قاشق
و توام احساسات همه با این قرصه وا شد
خودت داغی
قلبت یخی
آیسی
با دخترا بدی ولی با پسرا نایسی
آیسی
همه پلاستیکین و تو شیک و کلاسیک
ولی یکم کمه جنبم
لباسا تو جعبس
رو صورتت خندس
خوبه خداحافظی لحظه ش
بدرود عزیزم تا یه دیدارِ دوباره
لبات بینظیر بود نذاشت راه چاره
خدافظ عزیزم اگه این آخرین باره
برام هیچ کی مثلت نمیاد دوباره
بدرود عزیزم تا یه دیدارِ دوباره
لبات بینظیر بود نذاشت راه چاره
خدافظ عزیزم اگه این آخرین باره
مهراد هیدن و سپهر خلسه
خدافظ