از فال من تا خواب چشمات
ابری و رنگ , کابوس من گرداب چشمات
از این به بعد , دیوار درد بی پرده هرشب
هم خوابمه
حسی که برمیگرده هر شب
تنها غمه , اون خاطرات تقویم ما شد از روزگار
هیچوقت نگفتم اشتباه شد حتی یه بار
میلاد ما تو جشن بارون کی یادشه ؟
کی باورش میشد برامون عادی بشه
من آرزو نکرده شمع هارو فوت کردم
نگفته هام کم نیست اگه سکوت کردم
من موج عشقمم با پایان موج خاکه
وقتی سیاهه فالم خرابه حال آینده
ندیده ترسناک
میسوزمو این سوز پاییز میسازتم
هم جنسمه هر روز پایین پر طاقتم
میرم ولی پای پیاده تنها ترین
تقدیر من تعریف باده بی سرزمین