بر دل سیاه این زمانه Øالم Ú©Ù‡ هیچ گریه ام اثر ندارد
مرهمی نمینهد به روی زخم کهنه ام از دلم خبر ندارد
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
دست من نمیرسد به دست
بی قرار تو جان من میرود از دست
غصه میگیرد تورا وقتی که با خبر شوی
عاشقت به قصه پیوست
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
بر دل سیاه این زمانه Øالم Ú©Ù‡ هیچ گریه ام اثر ندارد
مرهمی نمینهد به روی زخم کهنه ام از دلم خبر ندارد
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
دست من نمیرسد به دست
بی قرار تو جان من میرود از دست
غصه میگیرد تورا وقتی که با خبر شوی
عاشقت به قصه پیوست
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا
یارا جهان چه کینه ای به دل دارد از ما
ای داد شکسته تر از این مکن دل را جانا