مثه دیوونه ها میشم
لباس تازه میپوشم
تصور میکنم هستی
همین جایی تو آغوشم
همینجا توی این خونه
همینجا روی این تخت ام
میدونم حال تو خوبه
همین قدر بشه، خوشبختم
بهت فکر میکنم هر شب
با فکرت غصه میسازم
چه قدر تصویر تو خوبه
تصور میکنم بازم
با چشمایی که بعد از تو
همش غمگین و بی روحه
میبینم پیش من هستی
هنوزم پشت من کوه
همه عکساتو پر کردم
رو دیوارای این خونه
هنوز عطر تنت اینجاست
همیشه تازه میمونه
میدونم دیگه ممکن نیست
روزا مثله قدیما شه
دیگه دستات نمیتونه
توی دستای من باشه
بهت فکر میکنم هر شب
با فکرت غصه میسازم
چه قدر تصویر تو خوبه
تصور میکنم بازم
با چشمایی که بعد از تو
همش غمگین و بی روحه
میبینم پیش من هستی
هنوزم پشت من کوه