صداتو شنيدم دلم پر کشید
یه حس قدیمی برام تازه شد
معماى پیچیدهی زندگیم
با چشمای رنگی تو ساده شد
با چشمای رنگیت ی دستی بکش
رو دیوار این خونه و زندگی
برام مثل بت باش خدایی کن و
منم که میمیرم واسه بندگی
یه حرفی که حبـسِ توی قلبمه
زبونم نمیچرخه به گفتنش
دوست دارم و دوستم داشته باش
دوسم داری و دوستتَر دارمت
تو رويام باهات زندگی میکنم
همینم برام عین خوشبختیه
دوتا چشم رنگی میون ی عکس
گمونم واسه عاشقی کافیه
شاید تو دلت بم بگی خل شدی
ولی بوی عطرت از عکست میاد
باید عاشقیت بلد باشی تا
این آهنگ و این شعر بهکارت بیاد
متین مهراز
چشم رنگی