چه غروب سنگینی... منو اینجا میبینی ...
منو این همه غربت... تویی که تنها میشینی ...
اون که خوب میدونه دل براش میمونه. ..
میره و تنها میزاره قلبه منو ...
آخرش تنهایی کار میده دستمو ...
میرم اونجایی که نشکنه قلبمو...
آره میرم که میرمو ... آره دلواپسمو ...