تو مث شاهبیت یه شعری که نمیاد وسطِ دفتر
تو مث پرواز زیبایی رویِ بال باز یه کفتر
تو مث یه چشمه آرومی که صداش میپیچه تو گوشم
تو همون نمنم بارونی که بهخاطرش توی کوچهم
ببار رو سرم تاج سرم
چند وقته ازت خیلی بیخبرم
حواسِ تو نیست کسی جای تو نیست
از کی به جای تو دل ببرم؟
ببار رو سرم تاج سرم
چند وقته ازت خیلی بیخبرم
حواسِ تو نیست کسی جای تو نیست
از کی به جای تو دل ببرم؟
معصومه اون چشای نازت برا من هنوز مردونه
من دلم میخواد مثل قدیم باشی پهلوم
محکومه، این دل توی زندون چشات محکومه
معلومه تموم اون خیابونا رو بی تو میرم هنوز
محرومه این دستا دیگه از دست تو محرومه محرومه
ببار رو سرم تاج سرم
چند وقته ازت خیلی بیخبرم
حواسِ تو نیست کسی جای تو نیست
از کی به جای تو دل ببرم؟
ببار رو سرم تاج سرم
چند وقته ازت خیلی بیخبرم
حواس تو نیست کسی جای تو نیست
از کی به جای تو دل ببرم؟
مسیح و آرش
شاه بیت