مامان بگو دَر خونه رو نَکوبن که دیگه مَن نیستم اصلا
مامان بُدو چَمدونمو جَمع کن بَرام که مَن دیگه رَفتم
مامان بگیر بَغلم که من از این آدَما تَرسیدم
آروم بگو رَفت از اینجا ، میترسم اون بیرون زَخمی تر شم
اونا که پُشت دَرن قاطی بازیشون نِمیشم دیگه
اونایی هَم که تو روم خوبَن پُشت توی دَستشون شَمشیره
اونا که پُشت دَرن قاطی بازیشون نِمیشم دیگه
اونایی هَم که تو روم خوبَن پُشت توی دَستشون شَمشیره
بخواب آروم خودَم لالایی میگم
تورو دَست هَمون بالایی میدَم
نِمیخوام دیگه از چیزی بتَرسی
دیگه دِلشوره از اینجا به بَعد نیست
اونا که پُشت دَرن قاطی بازیشون نِمیشم دیگه
اونایی هَم که تو روم خوبَن پُشت توی دَستشون شَمشیره
اونا که پُشت دَرن قاطی بازیشون نِمیشم دیگه
اونایی هَم که تو روم خوبَن پُشت توی دَستشون شَمشیره
مسیح و آرش
مامان