دلم تنگ شد برات بس کن چقدر دعوا و لجبازی
من آروم بودم اون روزا داری از من چی میسازی
یه فکری واسه درمونه منه تنها و بی کس کن
من آروم بودم اونروزا دارم داغون میشم بس کن
چیکار کردی با قلبامون که بی تابیو من خسته
محبت کن بهم عشقم دارم دق میکنم بسه
چی میسازی از اون مردی که بود محجوبو با احساس
به جای سفره ای از عشق همش تو خونه مون دعواست
دلم تنگ شد برات بس کن مگه قلب تو از سنگه
این آدم رو نمیشناسم دلم واسه خودت تنگه
نجنگ با من قبول دارم همین حالام تو پیروزی
چطور باور کنم امروز تو اون انسان دیروزی
چیکار کردی با قلبامون
که بی تابیو من خسته
محبت کن بهم عشقم
دارم دق میکنم بسه
یه فکری واسه درمونه منه تنها و بی کس کن
من آروم بودم اونروزا دارم داغون میشم بس کن
دلم تنگ شد برات بس کن مگه قلب تو از سنگه
این آدم رو نمیشناسم دلم واسه خودت تنگه