رفتیو گفتی خدا نگهدار
بهت گفتم میری شالتو بردار
شاید سردت شه هوا داغونه
کاشکی اسمم رو یادت بمونه
رفتیو حسی مثله دلشوره
بهم میگفت قلبت از دلم دوره
خنده هات میگفت دیگه آزادی
گریه میکردم دست تکون دادی
وقتی میرفتی آسمون تر شد
بارون باریدو حالم بدتر شد
رفتیو من تو اوج دلسردی
هی دعا کردم کاشکی برگردی
یادته روزی که همو دیدیم
بارون باریدو کلی خندیدیم
چقدر راه رفتیم تو هوایی سرد
نم نمه بارون خیسمون میکرد
زیر اون بارون چشمتو بستی
گفتی همراهم تا تهش هستی
گفتی میمونی تو غمو سختی
یادته آره پس چرا رفتی
بی نشون از تو اما میگردم کل این شهرو زیرو رو کردم
بادو بارون زد کلی غم اومد
دیگه از بارون هم بدم اومد