به دشت سینه صبورم
بهار می آید
سوار می آید
که از تو عاقبت خبر شد
دوباره شور عاشقانه
مرا می جوید
به دل می گوید
که عمر بی کسی به سر شد
با تو دنیا از عشق زیباست
تنها کنار تو خوشم
که بی تو همچو آتشم
تویی دلیل بودن من
دنیا با تو غرق رویاست
هرجا که بی تو مانده ام
تو را به گریه خوانده ام
بمان دلیل زنده بودن
شادم این عشق در من جاریست
خوشم که در نگاه من
دوباره پاسخ تو آری ست
همیشه شوق دیدنت
قرار این دل فراری ست
به دشت سینه صبورم
بهار می آید
سوار می آید
که از تو عاقبت خبر شد
دوباره شور عاشقانه
مرا می جوید
به دل می گوید
که عمر بی کسی به سر شد