قصه ی من، قصه ی من
خیلی تلخه، تو خوباشو ببین
خوباشو ببین
اگه باغچه یه زندگی بود، گلاش پژمردست
تو خوباشو بچین، خوباشو بچین
اگه میگیره قلبت، این آدما میزنن زخمت
تو نیمه ی پُر لیوانو ببین
اگه دیدی شکستی، نمیگیره دستتو دستی
تو حس خوب پروازو بگیر
خدا یادی کن از من
این آدما میخواستن بگیرن همین دستای خالی رو از من
به جای دل دادن این آدما دل بریدن از من
ولی من دل به تو بستم
خدا یادی کن از من
این آدما میخواستن بگیرن همین دستای خالی رو از من
به جای دل دادن این آدما دل بریدن از من
ولی من دل به تو بستم
کاش مثل بچگیا ساده باشیم
کاش مثل بچگیا بچه باشیم
کاش بگن بزرگ میشی یادت میره
کاش، کاش، کاش
خدا یادی کن از من
این آدما میخواستن بگیرن همین دستای خالی رو از من
به جای دل دادن این آدما دل بریدن از من
ولی من دل به تو بستم
خدا یادی کن از من
این آدما میخواستن بگیرن همین دستای خالی رو از من
به جای دل دادن این آدما دل بریدن از من
ولی من دل به تو بستم
ماکان بند
قصه من