تو همون قطره ی بارونی
که از ابرا میفتی
عکس امروزی توو
آینه ی فردا میفتی
تو همیشه شعر رفتن
از خرابی رو لباته
دو قدم مونده به آبادی
ولی از پا میفتی
توو شب به این قشنگی
که ستاره خواب نداره
اگه عاشق نشی از
چشم ستاره ها میفتی
تو همون قطره ی بارونی
که از ابرا میفتی
عکس امروزی توو
آینه ی فردا میفتی
روی ماسه های ساحل
وقتی چیزی مینویسی
وسط حرفای آبی
من و دریا میفتی
میشه توو چشم سیاهت
شب تاریکو سحر کرد
تو یه اتفاق خوبی
که توی رویا میفتی