وقتی برگشتی واسم از دریا بگو
از سختیا هی راه بگو
چی آخره این جاده بود
وقتی برگشتی با من از فردا بگو
از دشته پروانه ها بگو
از قاصدک آرزو
برگرد واست از دردهام بگم
از گریه ابرها بگم
از این من تنها بگم
نمیدونم کجایی تو اصن
این پروانه ها می گیرن هی سراغتو ازم
بهشون قول دادم که میای
روم و زمین نزن یه سر به ما بزن
قاصدک ها ازت خبری ندارن
به ابرها بگو که نمیای الکی نبارن
با ساعت ها صنمی ندارم
بگو عقربه ها انقد سر به سره من نزارن
پروانه ها با من همه قهر کردن
تا تو بیای تا تو بیای تا تو بیای
قاصدکها گشتن کل دشتا دنبال
تو که بیای تو که بیای تو که بیای
سوته کور شب بی چشای تو
آسمون من بی ستاره شد
برام پر نکرد کسی جایه تو
آخ دل من فقط میره واسه تو
تا گردن بودیم زیره آب
با کل این دنیا بیحساب
الان رو شونه کی چشات میره خواب
برگرد نیای من و بده کی نجاتو
برگرد همه کس من
نیستی تنگ هر نفسه من
برگرد گل آرزوم آرزوم
دشتمون با یه اشاره سوخت
وقتی برگشتی واسم از دریا بگو
از سختی های راه بگو
چی آخره این جاده بود
وقتی برگشتی با من از فردا بگو
از دشته پروانه ها بگو
از قاصدک آرزو
برگرد واست از دردهام بگم
از گریه ی ابرها بگم
از این من تنها بگم
برگرد همه کسه من
نیستی تنگ هر نفسه من
برگرد گل آرزو
دشتمون با یه اشاره سوخت
کوروش و سوگند
دشت پروانه ها