تا پای بی کسی رفتم
ولی عشقت نجاتم داد
منو از حادثه رد کرد
نذاشت اسمم بره از یاد
به تاریکی این دنیام
مثه خورشید تابیدی
تو بودی که به قلب من
دوباره روح بخشیدی
پُر از سردرگمی بودم
که چشمات رو به من وا شد
میون اینهمه بُن بست
یه راه تازه پیدا شد
تو این حسو به من میدی
که پر میشم از آرامش
شبیه آرزوهامی
شبیه اونکه می خوامش
کنارت باورم میشه
که خوشبختی تو دستامه
نگاه مهربون تو
همون حسی که می خوامه