منو آتیش زدی مثل یه سیگار
گرفتی جونمو هی دود کردی
از این دنیا که هیچ خیری ندیدم
تو هم بیشتر منو نابود کردی
شاید پیدا کنم نور امیدو
محاله اما دستامو بگیری
تو مثل خاطرات بچگیمی
تا جون دارم از یادم نمیری
من از چشمایی افتادم که رنگش
مثل روزم مثل حالم سیاهه
تو هر فصل از کتاب زندگیمی
غریبی مثل شعرای بداهه
تو ترکم میکنی مثل یه عادت
مثل سیگار که دائم میکشیدی
تو وقتی کم میاری طفره میاری
جواب هیچ سوالی رو نمیدی
اگه اسفنده دستای غریبم
نوازش نکنه ظهر تنت رو
یا موهام مثل ریشه تن نگیره
گلای نا اُمید دامنت رو
نمیتونم ببخشم زندگی رو
مثل ماهی که خورشیدو ندیده
میدونم واسه تو بی ارزشم من
مثل عطری که هیچ بویی نمیده
نفسهاتو رو شونت جا گذاشتی
چقد داغه مثل گرمای مُرداب
تو دنیایی که باختن امتیازه
غرورت عاقبت از پا نیوفتاد