بانوی موسیقی و گل
شاپری رنگین كمون
به قامت خیال من
مل مل مهتاب بپوشون
بذار نسیم دربه در گلبرگ رو از یاد ببره
برداره بوی تنه تو هر جا كه میخواد ببره
دست رو تن غروب بكش كه از تو گلبارون بشه
بذار كه از حضور تو لحظه ترانه خون بشه
همسایه خدا میشم مجاور شكفتنت
خورشیدو باور میكنم نزدیك رفتار تنت
قطره ام از تو من ولی درگیر دریا شدنم
دچار سحر عشق تو در حال زیبا شدنم
بانوی موسیقی و گل
اسطوره عاشق شدن
تا من دوباره من بشم
دوباره لبخندی بزن
لبخنده ی تو جانمو مغلوب رویا میكنه
انگار جهان وامیسته و ما رو تماشا میكنه
بانوی موسیقی و گل
شاپری رنگین كمون
به قامت خیال من
مل مل مهتاب بپوشون
بذار نسیم دربدر
گلبرگ رو از یاد ببره
ورداره بوی تنه تو
هر جا كه میخواد ببره
بانوی موسیقی و گل
تندیس شاعرانگی
نوازشم كنو ببر
منو به جاودانگی
شب از نگاهت آینه رو
پر از ستاره میكنه
برهنه میشه از خودش
به من اشاره میكنه
بانوی موسیقی و گل
شاپری رنگین كمون
به قامت خیال من
مل مل مهتاب بپوشون
بذار نسیم دربه در گلبرگ رو از یاد ببره
برداره بوی تنه تو هر جا كه میخواد ببره
آیدا خلیلی
تندیس