لحظههای دوری از تو بیقرارم
شب دریایی چشماتو ندارم
رفتنت شروع دلتنگی من بود
قلب من تو مرز دریایی شدن بود
یکی اینجاست که هنوزم
تو دلش هواتو داره
خونهای که توش نباشی
واسه اون چند تا دیواره
زندگی بعد تو یعنی
شب و روز دلم بگیره
من تموم دلخوشیهام
با یه دلتنگی میمیره
با یه دلتنگی میمیره
از گذشتهها گذشتی خیلی ساده
غم و غصههای این خونه زیاده
ترسم از اینه که دور ازم بمونی
راه برگشته به خونه رو ندونی
زندگی بعد تو یعنی
شب و روز دلم بگیره
من تموم دلخوشیهام
با یه دلتنگی میمیره
با یه دلتنگی میمیره
حسین حسنی
لحظههای دوری