جان من مانده فدایت چه آرامشی
نه محالست کنارم تو تنها بشی
آمدی و آمدنت مرا چه آرام کرد
به زندگی من عزیزم هیجان آورد
جان من احساس و دلت دل به دلت می دهم
هر تو خواهی عزیزم همان میشم
تو آمدی این دل من کنارت آرام شد
تو آمدی این دل سرکش با تو آرام شد
شور و شوقی به پا شد که با ما بشی
نه خیالست که با من تو تنها بشی
سوز من و ساز من و نغمه آواز تو
آه ببین راه من و ماه من و آواز تو
جان من احساس و دلت دل به دلت می دهم
هر تو خواهی عزیزم همان میشم
تو آمدی این دل من کنارت آرام شد
تو آمدی این دل سرکش با تو آرام شد