توو اين لحظه هاي بد زندگي
فقط تكيه گاهم همين شونه هاس
تازه باخودم كنار اومدم
شايد رفتارم مث ديونه هاس
تا ميخوام به حرفهاي تو فك كنم
با هر ضربه ي عقربه ميگذرم
(دنباله راهي از تو دوورم كنه
فكرت دوباره باز نزنه به سرم)
تو تنهاييو چي حساب ميكني
نه اينكه دلت بيخودي ميشكنه
ميخواي در بياي از توو كوك خودت
يكي خنده هاتو بهم ميزنه
توو اين لحظه هايي كه پيشم ميان
همين دوري از تو برام كافيه
(نشستم توو خلوت كنار خودم
ببينم كه توو عمق دردام چيه)