ندارمت ای آرزوی محال
نبینمت حتی به خواب و خیال
چنین که تو رفتی همان بهتر
به دل ندهم ره امید وصال
به پای تو سر شد
گذشت و هدر شد
جوانی من
هستی و دار و ندار منی تو
روشنی شب تار منی تو
من به غم تو خراب و نزارم
بی خبر از دل زار منی تو
ای نگار بیوفا یادم کن
با امید وعدهای شادم کن
ای رویای رفته بیا
تا جان در تن مانده مرا
ندارمت ای آرزوی محال
نبینمت حتی به خواب و خیال
چنین که تو رفتی همان بهتر
به دل ندهم ره امید وصال
به پای تو سر شد
گذشت و هدر شد
جوانی من
حسین علیشاپور
ندارمت