وقتی دلت کلافهس
عاشق شدن محاله
تقدیر و زنده بودن
با مرگ در جداله
وقتی پرندهی عشق
شکسته پر اسیره
وقتی گیاه عشقت
تو گلدونش میمیره
آغوش من زخم تو روش مونده
زخمی که تا همیشه وا مونده
رفتی و بغض رفتنت با من
توی حصار سینه جا مونده
وقتی که هر ترانه
پر از سکوت و درده
وقتی که هفت آسمون
ابراشو گریه کرده
دلو بزن به دریا
از این قفس رها شو
دوباره فریاد بزن
دوباره همصدا شو
آغوش من زخم تو روش مونده
زخمی که تا همیشه وا مونده
رفتی و بغض رفتنت با من
توی حصار سینه جا مونده