خدا کنه بارون بزنه به دشت و کوهستون بزنه
به چشمای گریون بزنه که آسمون خندونه
دلم که از غم خونه دلش ز عاشقی مجنونه دلش
به اون خدا میدونه دلش که نوبت بارونه
بباره اگه بارون چه کنیم؟
از غم و غصه میگذرم
با بوی بارون چه کنیم؟
گلاب میگیرم گل میبرم
نباشه اگه سرما چه کنیم؟
گندم میکارم فصل بهار
به گوش یارت چی میخونی؟
خدا بزرگه یار
غم دل نخوری که به هر گذری همه جا اثری ز صفا هست
غم اگر همه را دل خون داده تو بگو به همه که خدا هست
نزند بارون اگر دستا بسته دل بشکسته مردا خسته غم پیوسته
عاشق بی کس عاشق دلخون لیلا تنها مجنون گریون
برکت و بارون و آفتاب و مهتاب گندم و مردم و قصه و غصه
شادی ما کار خداست مهر و وفا قسمت ماست
دل عاشق ما دل دریاست