شهیدا لات بودن؟
شهیدا لات بودن؟!
اصلاً چرا خار داره گل؟
راستی حیوون چارپا هم شاخ داره خب
ولی حتی فکر نمیکنم لات باشه گرگ
مقابله به مثله ، یه حسه
مشترک بین کرگدن و خرسه
از طبیعت یه ارثه
وقتی حقوق بشره قصه
عدالت یه ژسته
طلسمه
حرصت درمیاد و لباسو جر
میدی و اسلحهته جسمت
حالا باز تهمت بزن، بگو اینا لات و رذلن
نگاشون کن، نامنظم
میشه از ظاهر فازو حدس زد؟
نکنه فکر میکنی اونایی
که تنگ میپوشن یا مانتو هرزهن؟
هر زن؟
اونایی که عینک دارن مغزن؟
کسایی که سنگ دستشونه حتماً از نوار غزهن؟
من همینم که هستم
نمیخوره نصیحت به دردم
لوتیام، عقیدهم یه لبخند
بقیه رو نبینم بترسن
مودبم و دور و برم حواسم به همه هست
زیاده محبتم
ولی با خودم بدم و
بعضیوقتا رد میدم موقتاً
که میشه نتیجهش یه دستبند
از مرگ نمیترسم
کنجکاوم که بعدش چی میشه
اصلاً از کسی نمیترسم
که خون از زخمش میچیکه
از من، از من میترسم
از آه مادری که اشکش میریزه
من از من میترسم
دنبال بهونه واسهی بخشش میگردم
ای کاش کوتاه بیاد
اون هیولایی که تومه رو بیدار نکنه
که از خدا میخوام هیچوقت قیام نکنه
اگه قیام کنه
خون میپاچه رو در و دیوار و
مردم میآن و از نو دیدارو
با قیافهی جدید اون تازه میکنن
منو زمین بکوبن، باز نمیبرم
دستام دیگه مال من نیستن
مثل ابر بالاسرشم
خون میباره
حاجیت از جون میذاره
یارو بخواد بگه «از تو نمیترسم»
از ترس لکنت میگیره و میگه «ات، ات، ات…»
انگار یزید زنده شده هیئت دیده
ایول دیگه؟
میگه گندهس و پای کلکل
به هیکل نی که
به اونجاها نمیرسه ولی یکیو میشناسم
واسه کلیهت قیمت میده
دلا شدن شبی قفلا
دونههای برف شبی قرصا
کراک میریزه شبی نقلا
کارای خیرم شبی جرما
مامورا شدن شبی دزدا
مامورا شدن شبی دزدا
دیدیم هیچی سر جاش نی
اجباراً شدیم شبی گرگا
دنیا اومدی با صدای جیغ ننهت
میخوای از دنیا بری با صدای جیغ ننهت؟
هوایی نشو
من بالش نی زیر سرم
پس پرواز کیلو چنده؟
پاش بیافته از پرای کلاغم تیرهترم
میخوای روزگارت بشه
تیرهتر از موهای زیر بغل؟
یعنی جونت بستهبه تیغه فقط
کدومو دوس داری؟
تیغ قمهم یا تیر گرمم؟
بالاخواه میفرستن
انگار خودشون زیرسپرن
شیرپسرم
فلکهتو میبندم با شیشتا سمند
هه، نه
لات نیستم، بگو بهم کارآفرین
کار میدم، بگو به کار آفرین
کارا همه چاقه، بقیه دنبال قرص لاغری
تو هم عرق ریختی تو کار، ولی تو پیک
تو هم شاخ میشی گهگدار، ولی تو بیت
هر وقت میگن کی لاته؟
عین گاو میگه «ما»
هر وقت میگن چی لاته؟
عین دادگاه میگه «دار، طناب»
عقدهایه چون شبا تنهاس
میبینه داف، میگه درآر برام
خیس میکنه با اینکه نزده به طناب
هه، یکی هم مثل تو
نفهمیدیم، مرد عملی یا مرد عملی؟
مرتیکه عوضی
فکر کردی چون مردی، پس دسته تبری؟
دلو خوش نکن به تیزی
سوزن هم با همه تیزیش نخ میره توش
تو که پونز هم نیستی
فقط روی زن میخی
به خیالتم خیلی باغیرتی
میخوای راه بهش ندی
رامش نشی
تو از کپک هم فاسدتری
از شهردار شهر نو جاکشتری
منم حقمه قدرت دستمه
تو بودی میگفتی «فرصت نده»
«بپا فاز مثبت نشه»
گربه نره
فکر میکنه خوش فکره
ولی بزدله، مضحکه
بهخیالش فحش بده خوشگله
ولی مشکلش رشدشه
عقلشه، قلبشه
همهش ترس، ترس
از اینکه صداقت لوش بده
تو اگه جا من بودی میشدی هیتلر
سر دشمنات میکردی کیسه
یکی رو دولا میکردی، یکی سه
همه رو رنگ، انگار گروه «کیسه»
فکر کن
چه من باشم، چه تو
همیشه یکیدیگه هست خب
که ازت لاتتره، قاطتره
میگه «تن باسنت دامنه»
به خودت بگی «طرف با منه»
فقط میزنی به مشکلت دامن
ده، فکر کن
اونم یکی مثل تو، آدمه
ولی قلبش آهنه
تنها راهحلش، عقل و نقض باوره
هیچکس و قاف
شبی گرگا