ببین چند بار در سال هر سال از کار رویِ رپ فارس
پشیمون میشم از آن فرجام اینه که من پابرجام
هنوز رپ فارس برگ رو ماست سرجام باز سرپام واسه رپ هر گام
شدن عملی شدن حرفام واسم اشعار همه به نقل سرداب
قافیه های دوز همه برباد میزنم فریاد تا بمونه تر یاد
چون میکنی دریافت هیچکسو در یاب آهنگساز مهدیار باشه واجب باشه
تنظیم واجه کردی تو پاچه هنوز مثل سابق صامت ثابت میمونه تو ساکت
میشه رپ راکت بشین همه ساکت چون که هیچکس مینویسه میگه اینه بینشیکه
میشه بیشه وقتی که ریشه پس که دیگه میشه وقتی که دیگه فهمیدی این که
قافیه رو شلیک کنه مثل مسلسل مسلما من مسلحم مثل مسلسلم نزن ضد حال از اون قافیه ها
مغزت توی سه گوشت قافیه داد سه تا قافیه را به هم نزدیک کنم همینان که باعثه اینه که همگی
مرغوب شدن
همه برپا همه برپا با رپ هیچکس تکون بدین دستا
من بازی رو شروع کردم حالا من لم میدم نگاه میکنم تو رو از ترز بازی لذت ببرم
چون آخر سر من میشم قلباََ توی رپ ولی من رپ هست سرشتو ماه سلیقه ام
یه مثال بارز اگه حافظ با اون اشعار نافذ
بشه حاضر تا جلوی من بشه آره توی رپ اشعارشو افکارشو افعالش
همگی میشن باطل چون که هیچکسه واسه رپ فارس باعث
چیزی که گفتم بود اقدام میکنم اقرار شاعرای فارسی
منو کردن اغفال تا به رپ کردن کنم اقدام منم بالا ممبر نتیجه هم
انقدر گذشت که به من بعد که من بعد اهلو قلب با هر قدمت میکنه واسم خدمت
میگن همه قصه است اما اینه قسمت رپ فارسی بی من مثل بچه ی بی پدر
من هر چی میگم میگن هیچکس پیله کرد من غرب زدگی رو کردم ریشه کن
من مردنم مثله مرگ معمار میشه این بیت پیش من یه مهمان
همه برپا همه برپا با رپ هیچکس تکون بدین دستا