کاشکی میشد که بخندم همیشه
چه کنم دست خودم نیست نمیشه
دیگه اون روزهای زیبا نمیاد
دیگه اون خنده به لبها نمیاد
زندگی راستی چه زود میگذره
آدم از فردای خود بیخبره
گاهی از مدرسه و کیف و کتاب گفتی برام
گاهی از شیطونی های بی حساب گفتی برام
گاهی از مردم بی عاطفه نالیدی واسم
گاهی از عاشقی رنج و عذاب گفتی برام
زندگی راستی چه زود میگذره
آدم از فردای خود بی خبره
هلن
زندگی