ای دل من دل دیوانه من
رفت او از بهار تو
کاش آیی و بگویی چه کند
دل با غم تنهایی تو
از غم رسوایی در شب مهتابی
کز فراغت نالم شب و روز
از غم شیدایی در شب مهتابی
کز فراغت نالم شب و روز
آن پیچ و خم مویت مرا دیوانه کرده
آن رخ زیبای تو مرا بی خانه کرده
از غم رسوایی در شب مهتابی
کز فراغت نالم شب و روز
از غم شیدایی در شب مهتابی
کز فراغت نالم شب و روز
هاتف مهربان
شیدایی