می من جام شرابیست از
دیوانه منو مرهم جانم از تو
چه دیوانه در دام تو افتادم من
همه ی صبر و قرارم از تو
می در جام من دیوانه مریز
هی هر دم از این من مگریز
من عاشق روی تو شدم
موی بر این رخ جانانه مریز
چشم تو غزل محو تماشای توام
از من مگریز عاشق و بیمار توام
از من مگریز عاشق و بیمار توام
چشم تو غزل محو تماشای توام
از من مگریز عاشق و بیمار توام
از من مگریز عاشق و بیمار توام