تو چشات یه نقاشی بود
اول اسیر قابش شدم
خوب چشاتو یادم میاد
تا دیدمش خرابش شدم
آخ الان که بارون میاد
باید تورو نوازش کنم
من تورو میخوامت الان
دیگه چجوری خواهش کنم
کی با یه دنیا به خاطر تو رو به رو میشه
کی شبا واسه تو تا خود صبح پای گوشیشه
تا دور گردنم اول اسم تو زنجیره
این دل دیوونه با یه نگاه تو ضعف میره
دکلمه ی زنده یاد استاد خسرو شکیبایی (شعر بانو فروغ فرخزاد):
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشاندهای مرا کنون به زورقی
ز عاجها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره میکشانیم
فراتر از ستاره مینشانیم
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چین برکه های شب شدم
نکنه بری یادت بره عشق تو بودم
نمیخوام دیگه عاشق بشی، آره حسودم
کی رو داری که تا پای جون پای تو باشه؟
که فقط رو دل خسته ش امضای تو باشه
کی با یه دنیا به خاطر تو رو به رو میشه
کی شبا واسه تو تا خود صبح پای گوشیشه
تا دور گردنم اول اسم تو زنجیره
این دل دیوونه با یه نگاه تو ضعف میره
هانالیزا
اول اسمت