آه از آن آهی که آهو می کشد وقت شکار
آه از آن رنجی که زندانی کشد وقت فرار
آه از آن بیتابی عاشق به هنگام قرار
آه از زیبایی ومفتونی چشم خمار
وای از این گیسو که بر آن می زند باد بهار
وای از آن تصنیف عارف وای از آن جادوی تار
آه بر من وای بر من داد و نفرین روزگار
آه از آن روزی که من گشتم به عشق تو دچار
صبح و شام من شده هی انتظار و انتظار
صبح من تاریک گشته مثل این شب های تار
آه از آن دیدار آخر گریه های زار زار
وای از آن تصنیف عارف وای از آن جادوی تار
آه بر من وای بر من داد و نفرین روزگار
حمیدرضا ترکاشوند (ترکاش)
آهو