دست بَر سَر میزنی دنبال ساقی آمدی
آمدی آشوفته و مجنون و یاقی آمدی
بَر در میخانه ها هر دَم گدایی می کنی
تا به مسجد میرسی با ما خدایی می کنی
ایمان خود را سر بُریدی دل به دریا میزنی
یوسف خود را باختی و سر به صحرا میزنی
به سرم زده حالت رو امشب خوب کنم
تا صدام بزنی و بگی من خوب شدم
به سرم زده حالت رو امشب جور کنم
تورو از غم عالم و آدم دور کنم
کارت که لنگه میگی خدا قشنگه
کارت تموم شه میگی دلش چه سنگه
آوردمت در این جهان، خود را کشاندی در قفس
دنیای من تنها دلیل امتحانت بود و بس
ایمان خود را سر بُریدی دل به دریا میزنی
یوسف خود را باختی و سر به صحرا میزنی
به سرم زده حالت رو امشب خوب کنم
تا صدام بزنی و بگی من خوب شدم
به سرم زده حالت رو امشب جور کنم
تورو از غم عالم و آدم دور کنم
به سرم زده حالت رو امشب خوب کنم
تا صدام بزنی و بگی من خوب شدم
به سرم زده حالت رو امشب جور کنم
تورو از غم عالم و آدم دور کنم
حمید هیراد
ساقی