نه نیستش باکی اصلا حسابم پاکِ مهرست هدفام روبه رومن قدمام استوارن حتی روی خاک غربت افکارِ
پرتو هذیون اسیر گرد و افیــون دلهای سرد و یخـ ـــخون میباره از آسمونِ چشمم یِ قصه ست که باید بنویسمش به دقت آره سرمایه واسه من ی خودکارِ که تو دستامه آره
پس یه عمر بامه(باهامه) میگن دوری از واقعیــت کاملن غافل از واقعیت آبستنِ رویام بگو میگیری نه؟! حقیقت جلوته میدیش ب من عاشقِ میوه یِ ممنوعم اگه از بهشت ترد بشیم توهم اونو باهام میچینش یا میگی نیستم میگی ریسک کم میکنیو تا حالا سوارهِ قطارِ سرنوشت نشدی بی بیلیط پَس!!
[ کروس ] تو فقط ترسیدی!! هرچی که برات زدن تو همش رقصیدی تو فقط ترسیدی! هرچی که برات زدن تو همش رقصیدی ت ت.ت ت ت ت ترسیدی تو فقط رقصیدی!!
[.ورس ِ 2 ] میرمو نداره پاهام ناشو میخوام ببینم بالاهاشو خواستن فکرمو حبس کنن دستامو بستنُ بالام باز شد ببین نه من نرفتم از راه رست رفتم من از چپ هی میمونم عاشقِ شبِ شهرم و تنی که داغ تر از جهنمِ تصویرا تار تر از قبلن فکر باز تر از اول آره آرزو رو پیدا کردم
یکمی.باهاش زدم قدم گفت بهم جنگِ زندگی صلح بعد از مرگِ بنویس !! آره بنویس!! سرده لحظه های ما تلخِ حقیقت درست مث نگاهای بچه های کار!آه.. عقل میگه نگو دل میگه مجبورم میگن خطرناکِ کلماتم ولی من عاشقِ چیدنِ میوه یِ ممنوعم!!!! (عاشق چیدنِ میوه ی ممنوعم)
[ کروس ] تو فقط ترسیدی!! هرچی که برات زدن تو همش رقصیدی تو فقط ترسیدی! هرچی که برات زدن تو همش رقصیدی ت ت ت ت ت ت ترسیدی تو فقط رقصیدی!! [ اوترو ] مرسی اردلان نمیدونم چی شد یهو اینطوری شدم برام مردم عجیبن انگار جیم موریسن ان