عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو
خوب و بد میگذرد وای به حال من و تو
قرعه امروز به نام منو فردا دگری
میخورد تیر عجل بر پرو بال منوتو
مال دنیا نشود سّد ره مرگ کسی
گیرم این کل جهان باشد ازان من وتو
رود از دل بخدا آنکه از این دیده برفت
نشود جز دل ما فاتحه خوان من و تو
با هرکه رسیده نزنی دل به تو دریا
هر کشتی بر گل که شناور شدنی نیست
میراث من و تو همین گوشه ی تنگ است
هر قطره ی باران که دریا شدنی نیست
گیرم امروز جوانیمو بهار منو توست
میرسد روزدگر فصل خزان من و تو
کل دنیا همه هیچو اهل دنیا همه هیچ
آخرش نیست شود نام و نشان من و تو
فاطمه مهلبان
عاقبت