منو می شناسی اصلا بابا؟
این مهم هست اصلا من کی ام ؟
با غریبه ها خودی تر از من
فرض کن پس یه ملاقاتیم!
!سنگرم خالیه... همسنگر باش
من یه بچه از نسل آژیرم
تو به دیروز خودت مدیونی
!از خودت حقتو پس می گیرم
!شیمیایی شده این شهر، پدر
خونه مُهر بایگانی خورده
ماسک و این غربت آسایشگاه
چی به روز حافظَت آورده؟
مرتضایی یا رضا یا واروژ؟
هیشکی حتی اسمتم یادش نیست
مام شیرین وطن بی وقفه
فکر سرفه های فرهادش نیست
!از جزیره ی خودت خارج شو"
!منو توی قایقت پیدا کن
من صدای خواهش یک موجم
!قلبتو رو به خودی دریا کن
!منو قدّ ارزشاتون بشناس
قدّ جنگ و خردل و بمبارون
!بغضتو رو شونه هام شلیک کن
" !روتو سمت پسرت برگردون
مادرم شونه به شونت آب شد
رفقاتون شونه خالی کردن
آبروی تو رو دائم وقف
حمله های احتمالی کردن
تو هوای جبهه تونو داری
پشت گرمیت به یک جبهه هواست
پشت کردن به تو پشت جبهه
بسکه هر روز برات عاشوراست
کوش اون برادری که تو به جاش
نقطه جوشُ تو ریه ت حس کردی؟
بگو این یه هفته هر شب چند بار
اشهدُ تو گلو خس خس کردی؟
نسل من که تا ابد درگیر
حل جدولا و سرگرمیان
آخه این برادرای دلسوز
کی از خجالتت در میان؟