تا تو رو دیدم اومدی یواشکی تو کوچه مون
پُرِ پُرِ یک حس قشنگِ شاد و شیرین شدم
دین و دل از دست دادم
و وقتی کار از کار گذشت
وای دیدم اسیر یک یار خبرچین شدم
خبرچین خبرچین
خبر و خبر و خبرچین
خبرچین و خبرچین
ای دختر خبرچین
خبرچین خبرچین
خبر و خبر و خبرچین
خبرچین و خبرچین
ای دختر خبرچین
خبرچین خبرچین
خبر و خبر و خبرچین
خبرچین و خبرچین
ای دختر خبرچین
ای دختر خبرچین
خبرهای ما رو ورچین
پاورچین و پاورچین
از چین ببر تا ماچین
شور و شریرِ بابا
آخ
آتیش به جون ما باد
خبرهای ما رو بردار
از چین ببر تا ماچین
از چین ببر تا ماچین
ای دختر خبرچین
جاسوسه دامن چین
آی دسته دسته دسته
آهسته و پیوسته
پنجره ها رو واکن
همسایه ها رو صدا کن
خبرهای ما رو بردار
از چین ببر تا ماچین
از چین ببر تا ماچین
اما دل دیوونه مُو
اینجوری غمگین نَکُن
پیش کَس و نا کَس نشین
مُشت ما رو وانَکن
اونی که یه روز قصه نوشت
قصه ما رو
خوب جوری بازیچه گرفت غصه ما رو
انگاری از اول می دونست قسمت ما رو
گرگ شدی و بره شدم
کار خدا رو !
پاورچین و پاورچین
یه جورایی همچین همچین
ای دختر خبرچین
منم میرم به ماچین
خبرچین خبرچین
خبر و خبر و خبرچین
خبرچین و خبرچین
فرامرز آصف
خبرچین