ببین از تو چه پنهون دلم هواتو کرده
هوای صحبتای تو آشنا رو کرده
میخوام هزار و یک شب بشینم پای حرفهات
نگاهم رو بدوزم به اون غنچه لبهات
ببین از تو چه پنهون قشنگ نازنینم
نمیخوام نمیتونم که دوریتو ببینم
تو چشمای قشنگت یه آسمون ستاره ست
تبسم روی لبهات برام عمر دوباره ست
از تو چه پنهون که شبا تو به خوابم میایی
بنده نوازی میکنی به سراغم میایی
دل منو با خود میبری تو به شهرای دور
تو قصر رویا میشونی توی دنیای نور
اگه مثل یه سایه برات باری نباشم
میخوام حتی یه لحظه ازت جدا نباشم
میخوام تو باغ چشمام گل روی تو باشه
توی خلوت دستام سر زلف تو باشه
الهی بمونی همیشه واسه من
تویی دار و ندارم
تو موندی واسه من
تو موندی واسه من
از تو چه پنهون که شبا تو به خوابم میایی
بنده نوازی میکنی به سراغم میایی
دل منو با خود میبری تو به شهرهای دور
تو قصر رویا میشونی توی دنیای نور
فرامرز آصف
از تو چه پنهون