دنیا همه قنداشو
ریخته رو لبای تو
از بس که شیرینه
جنون بوسهای تو
من با خودم صد بار
قهرو آشتی کردم
خودمو باز دیدم
توو کوچه های تو
تو سالها روز و شباتو زندگی کردی
من سالها هر روز و شب موندم به پای تو
حالا کمی آهسته تر دنیامو ویرون کن
من سالها هر روز و شب موندم به پای تو
حالا که می دونی کسی نیست جز تو
کمی آهسته تر آهسته تر دنیامو ویرون کن
می دونی کسی نیست جز تو
کمی آهسته تر آهسته تر دنیامو ویرون کن
میگم عشقو میخوام میگی از سادگیم
قهوه ی تلخ دنیارو چشیدم فالش اینه
سی و چند سال تو خودمو گشتمو جالب اینه
یه چیزو تو خودم ندیدم اونم عاشقیم
میخوام یه جوری بخوامت کل سینم بسوز
بدم دنیا رو بره و بشی دینم یه روز
هر چی دارم به پات میدم بسوز
شیرین تر از لبت نبود این لب ببوسه
وقتی تو بقلمیو، مثه تتو رو بدنمیو
مثه نفسی که میره میاد، تو دهنمیو
نفسو بده توو آروم دوباره بیرون کن
جز تو کسی نیست آرومتر دنیامو ویرون کن
تو سالها روز و شباتو زندگی کردی
من سالها هر روز و شب موندم به پای تو
حالا کمی آهسته تر دنیامو ویرون کن
من سالها هر روز و شب موندم به پای تو
حالا که می دونی کسی نیست جز تو
کمی آهسته تر آهسته تر دنیامو ویرون کن
می دونی کسی نیست جز تو
کمی آهسته تر آهسته تر دنیامو ویرون کن
دورم پُره میخوام بشی یه دونَم
باز میگم عوض شدم باز تو بگو نه
دورم ول بودن ولی نه که توی دل بودن
میخوام با تو شروع کنم میخوام با تو بمونم
میره دم در، میگه دارم میرم
میگم برگرد بذار سرتو رو سینم
که حتا اگه بیدار باشم خوابتو ببینم
آرمشم بودی شدی کتابمو دینم