دلــم میخــواد که امشب کنار من بمونی
واسه زخم دل من مثه مرحم بمونی
ببوســم پیکرت را ، در آغوشم بگیری
شبی مست و خرابم تو کام دل بگیری
تن گرم تـــو ، لب نرم تـــو منــو کرده دیوونــه
به چشمات قسم ، به موهات قسم ، همین عشق که میمــونه
شب استُ ، شامُ ، عشقُ آشنایی
شرابُ ، شمعُ چــه شور و چــه حالی
تمنـای نگاهت ی شعر عاشقانَست
شرابی کهنــه هستی که مستیت جاودانست
ی لحظه با تــو بودن ، تولدی دوبارست
پرستش تو هر دم برای من بهانه ست
تن گرم تـــو ، لب نرم تـــو منــو کرده دیوونــه
به چشمات قسم ، به موهات قسم ، همین عشق که میمــونه