دلم انگاری گرفته! قده بغضه یا کریما
عصر جمعه ، توی ایوون میشینم مثله قدیما
تو دلم ، میگم آقا جون تو مرادی، من مریدم
من به اندازه ی وسعم طعم عشقتو چشیدم
کاشکی از قطره ی اشکت! کمی آبرو بگیرم
کمی تو، چشمه ی چشمات با نگات،وضو بگیرم
برای، لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتم!
یه نامه ، هدیه ی ناچیز واسه تو، کنار گذاشتم
یادمه، یکی بهم گفت! هرکی تنهاست، توی دنیا
یه دونه، نامه ی خوش خط بنویسه واسه آقا
کاغذه ،نامه رو بعدشتوی رودخونه بریزه
بنویسه ، واسه مولاش خاطرت خیلی عزیزه