با توام ای رفته از دست
هر کجا باشم غمت هست
کاش روز رفتنِ تو
گریه چشمم را نمی بست
رفتی و دلتنگی ام در خانه تنها ماند
بغضِ در وا شد تو رفتی غصه اینجا ماند
رفتی و هر گوشه ای زیباییت جا ماند
گریه ی من بی صدا ماند
گریه ی من بی صدا ماند
بی تو فهمیدم عذابِ دل بریدن را
از خودم از زندگی ، پا پس کشیدن را
معنی با دیگرانت شاد دیدن را
پس بده دنیای من را
پس بده دنیای من را
دلخوشی هایم مُرده بعد از تو
ای شبِ غمگین مرا آزرده بعد از تو
آنچه با من بود
بی تو ماندن بود
در خیابان های باران خورده بعد از تو
خواب و رویا تو
شوق فردا تو
از جهان تنها تو رو می خواهم اما تو
جای دل کندن
جان بخواه از من
من که می میرم برای زندگی با تو
با توام ای رفته از دست
هرکجا باشم غمت هست
کاش روز رفتن تو
گریه چشمم را نمی بست
با توام ای رفته از دست
هرکجا باشم غمت هست
کاش روز رفتن تو
گریه چشمم را نمی بست
ترانه سرا : حسین غیاثی