زيبا جان عشقت پر و بالم
افسانه زيبايى توست در همه عالم
ديوانه ام اى واى به حالم
حس ميكنم انگار كه در خواب و خيالم
امشب مهتاب منى
تو در قلب خود پنهانم كن
حالا كه من آمده ام
تو با لبخندى مهمانم كن
دلبر سر به هوا من هوادار توام
دلمو بردى كجا من گرفتار توام
عاشقم عاشق تو
دلبر سر به هوا نيمه گمشده ام
از جنون تو ببين حرف مردم شده ام
عاشقم عاشق تو
بى عشقت من حيرانم
گلدانى لب ايوانم
از عشقت سيرابم كن بارانم
ميرقصى همچون پروانه
در چشمانم تويى دردانه
در اين شهر همچون من نيست ديوانه
امشب مهتاب منى
تو در قلب خود پنهانم كن
حالا كه من آمده ام
تو با لبخندى مهمانم كن
دلبر سر به هوا من هوادار توام
دلمو بردى كجا من گرفتار توام
عاشقم عاشق تو
دلبر سر به هوا نيمه گمشده ام
از جنون تو ببين حرف مردم شده ام
عاشقم عاشق تو
ایهام
زیبا جان