اگه تو هم حس میکنی، گوشای دنیا کرشده
اگه یه جنگل پیش روت، سوخته و خاکستر شده
اگه زمانه به تنت، زخمای نامرئی زده
سایه ی برج سرطان، رو سر تقویم منه
سازتو بردار و بخون، آوازی از جنس جنون
ترانه ای با لهجه ی عشق و یکی شدن بخون
من و تو باید باهم، کوه ها رو جابجا کنیم
من و تو باید باهم، دنیا رو همصدا کنیم
رویاهات از یادت نرن، آرزوهات تموم نشن
دنیا صداتو میشنوه، زندگی رو فریاد بزن
من و تو باید باهم، کوهارو جابهجا کنیم
من و تو باید باهم، دنیارو همصدا کنیم
رویاهات از یادت نرن، آرزو هات تموم نشن
دنیا صداتو میشنوه، زندگی رو فریاد بزن
آخر راهمون اگه تو دل مه پنهون میشه
اگه دلامون تو مسیر لحظه به لحظه خون میشه
نگو صدای من و تو گم میشه تو همهمه ها
نگو که این سایهی بدخیم میمونه رو سر ما
یکی صداتو میشنوه، از اونور خاک زمین
تنها ترانه میگذره، از مرزای هر سرزمین
من و تو باید باهم، کوهارو جابهجا کنیم
من و تو باید باهم، دنیارو همصدا کنیم
رویاهات از یادت نرن، آرزو هات تموم نشن
دنیا صداتو میشنوه، زندگی رو فریاد بزن
من و تو باید باهم، کوهارو جابهجا کنیم
من و تو باید باهم، دنیارو همصدا کنیم
رویاهات از یادت نرن، آرزو هات تموم نشن
دنیا صداتو میشنوه، زندگی رو فریاد بزن
ابی
زخمای نامرئی