سهراب قالپاق میدزده
رستم سرنگی شده
با دستِ کی دنیامون
به این قشنگی شده
غروبا تووی میدون
حراجِ تهمینه هاست
زالِ قصه لبِ جوی
بازم خمارِ دواست
کاوه هر روز با قمه
باج از مردم میگیره
افراسیاب به جرمِ
سرقت توو حبس اسیره
فردوسی واسه مردم
عریضه مینویسه
با دستی که میلرزه
با چشمایی که خیسه
شاهنومه آخرش چیه؟
کی میگه آخرش خوشه؟
وقتی که شب سیاوشو
به جرمِ عشقش میکُشه
شاهنومه آخرش چیه؟
کی میگه آخرش خوشه؟
وقتی که شب سیاوشو
به جرمِ عشقش میکُشه
ضحاک عوض شده با
جراحیِ پلاستیک
نمیشه اونو شناخت
حتی از خیلی نزدیک
حتی وقتی که عکسش
رو بیلبوردِ توو میدون
با یه لبخند شبیه
ملائکِ آسمون
مغزه من و تو شامه
مارای شونه هاشه
از قِصه خط میخوره
هر کس برده اش نباشه
کی میدونه آخرِ
این شاهنومه چی میشه
وقتی سیمرغ از پرواز
جا میمونه همیشه
شاهنومه آخرش چیه؟
شاهنومه آخرش چیه؟
شاهنومه آخرش چیه؟
کی میگه آخرش خوشه؟
وقتی که شب سیاوشو
به جرمِ عشقش میکُشه
شاهنومه آخرش چیه؟
کی میگه آخرش خوشه؟
وقتی که شب سیاوشو
به جرمِ عشقش میکُشه