کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
مهرگیاه عهد من تازهتر است هر زمان
ور تو درخت دوستی از بن و بیخ برکنی
از بن و بیخ برکنی
کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درم
مقبل هر دو عالمم گر تو قبول میکنی
از همه کس رمیدهام با تو درآرمیدهام
جمع نمیشود دگر
از همه کس رمیدهام با تو درآرمیدهام
جمع نمیشود دگر
جمع نمیشود دگر
هر چه تو میپراکنی
هر چه تو میپراکنی
ای دل اگر فراق او و آتش اشتیاق او
در تو اثر نمیکند
نمیکند
در تو اثر نمیکند
تو نه دلی که آهنی
تو نه دلی که آهنی
گروه دلبان
مهرگیاه