چی ساختی تو از من یه آدم مودی
اینجوری نبودم من تا وقتی تو بودی
چی ساختی تو از من از آدما کندم
لبخند رو لبامه ولی بی تو نمیخندم
چشام خیرهاس به دیوار و فکرم پیش تو
بیدار میمونم از دوازده تا شیش صبح
یه چند ماه بگذره منو یادت میره خوب
بزن بارون ولی آروم
که من امشب دلم تنگه
بزن بارون که اشکامون
چقد امشب هماهنگه
ازم دور شد یه جوری
شاید چند سال نوری
ببین توی سرم جنگه
مگه اون قلبش از سنگه
تنهاییم بی تو ضربدر دوئه
تو که خیلیا هستن دورت
کیه که واسه تو سر خم کنه
دورت بگرده تا خستهات کنه
یه سی ساله پیرم
بعد تو دریا نمیرم
حقم بودی و رفتی
حقمو از کی بگیرم
نمیخوام بدونم کی الان دستاتو میگیره
چند روز دیگه اسم منم از یادتو میره
یکی اینجا نشسته فقط عکساتو میبینه
داره میمیره
دکاموند و زانیار
بزن بارون