همینه زندگی انگار
هی تکرار تکرار تکرار
رفیقم شو غمامو از دلم وردار
تو که بارونو دوست داشتی
از حالم خبر داشتی
چرا قهرو چرا آشتی
چرا غم تو دلم کاشتی
تو که بارونو دوست داشتی
الانم با اونو دوستاشی
تو که عاشق این شهری
چرا پس باهمه قهری
چقدر تلخی چقدر زهری
عجب آدم نااهلی
از حالم چی میفهمی
جدیدا خیلی بیرحمی
شدی یه آدم سمی
رفت و ولم کرد من موندم بی حرفی
منو لهم کرد همون که ازم میترسید
حتی نگفت ببخشید
میگفت باید مال من شی
الان تنهام رو بالکن
منو باد وحشی
تو ای دنیای آشفته
تو این روزای سردرگم
منو نسپار به تنهایی
منو نسپار به این مردم
من از آدما میترسم
به کل شهر مشکوکم
بیا و منو روشن کن
خیلی وقته متروکم
دایان
تکرار