عجب حس عجیبی میشه باشه
نم نم بارون بباره
ببينى اون كه با تو جور قلبش
به جز تو هيچكسى رو دوس نداره
دلت پُر شه از احساسى كه دارى
نتونى پيش روش طاقت بيارى
تو بی اون که محاله زنده باشی
اونم میمیره تو تنهاش بزاری
من دلم سر به هوا بود و رسیدی
جمع و جورم كردى تا من با تو باشم
فكرشم هرگز نميكردم خودم كه
میمیرم آنی اگه از تو جداشم
اينجورى وابسته شم مثل نفس شى
دورى تو طاقت نيارم من يه لحظه
هر يه ثانيه كنار تو عزيزم
واسه من يك سال نورى هم ميرزه
بگير آغوش منو تا گرم آرامش بشم من
محاله خواب تو حتى نبينم من يه شب، نه
نفسهات وقتى ميپيچه صداشم تووى گوشم
دلم میخواد نگاتو مثله یک ژاکت بپوشم
داود ثروتی
سال نوری