توی آغوش تو
بین تنپوش تو
منم و خندههات
کلی شعر و غزل
دوتا کندو عسل
میریزن از چشات
وقتی بد قول بشم
نازتو میکشم
درد محبوب تویی
بد بشم خوب تویی
از خودم خوشحالم
که تویی تو فالم
جونمو میذارم
بگی دوسِت دارم
به دلم قول عشق تو رو دادم رفت
نگی فردا یهو قولمون یادم رفت
گره خوردی به حواسم
مث دکمه به لباسم
بهترین منظرهی دنیا بود
این که توی بغلم خوابت برد
تو رو دیدم زخم من بهتر شد
تو رو دیدم همهی دردم مرد
سر من شلوغه وقتی که مدام
شب و روزمو بهت فک میکنم
مدتیه با صدای قلب تو
دیگه نبض خودمو چک میکنم
به دلم قول عشق تو رو دادم رفت
نگی فردا یهو قولمون یادم رفت
گره خوردی به حواسم
مث دکمه به لباسم
داریوش صفری
تن پوش