عشقت محشر به پا کرد در دلو جانم
تر شد از اشک شوق هر لحظه چشمانم
تو چون ماه توی این شبهای دلگیرم
بر من بتاب که من آروم می گیرم
آخر کشتی مرا با تاب گیسویت
عاشق شدم با اون کمون ابرویت
من که با هر نفس
مجنون تو هستم
سایت کم نشود من هر کجا هستم
هر کجا هستم
گیرم که این جهان خالی شود از عشق
اما تا پای جان من عاشقت هستم
تو چون ماه توی
این شبهای دلگیرم
بر من بتاب که من آروم می گیرم
آخر کشتی مرا با تاب گیسویت
عاشق شدم با اون کمون ابرویت
من که با هر نفس
مجنون تو هستم
سایت کم نشود من هر کجا هستم
هر کجا هستم